پاسخی به حبیب بکتاش
علی طاهری

حبیب بکتاش از کادرهای حزب "کمونیست کارگری" درجواب مقاله رفیق علی جوادی در باره نقد سیاست حزبشان در مورد تحریم اقتصادی مطلبی نوشته است. متاسفانه بیشتر کادرهای این حزب در مقابل نقد سیاسی وسیله ای جز اتهام زنی و اشاعه فرهنگ غیر سیاسی ندارند و ما قصد وارد شدن به این موضوع را به نفع روشن کردن اصل مطلب نداریم.

سوال و نکته علی جوادی اینست که چرا همین سطح از تحریمها را حزب شما و حمید تقوائی محکوم نمیکند؟ قبل از تحریم نفت و بانک مرکزی انواع تحریم اقتصادی در سطوح مختلف داشتیم که حزب شما مطلقا در مورد آن ساکت بوده است اما زیر فشار نقد کمونیستی ناچار شده بگوید "سطح جدید" تحریمها را محکوم میکند؟ آیا تحریمهای قبلی کلا مربوط به اسلحه و سران رژیم بود یا جا خالی دادن شما هدفی سیاسی برای همراهی با کمپ طرفداران تحریم داشت؟ نه، بحث "گم کردن عینک" نیست، بحث "سطح و فاز" جا باز گذاشتن برای ملحق شدن به سیاست تحریم در شرایط دیگر است. لطفا شماها نه با عینک بلکه با کمی فکر به مسائل نگاه کنید. ضرر ندارد!

در مورد مقایسه احزاب و فراموشکاری شما فقط چند نکته را یادآوری میکنم:

1- حزب "کمونیست کارگری" دسته جمعی به اکس مسلم پیوست و به سازمان مسلمانان سابق متحول شد، حزب اتحاد کمونیسم کارگری پروژه اکس مسلم و اهداف ارتجاعی آنرا نقد کرد.
2- حزب "کمونیست کارگری" جنگ را  یک گزینه سرنگونی قلمداد کرد، حزب اتحاد کمونیسم کارگری در هر صورتی با جنگ مخالف است.
3- حمید تقوایی تحریم اقتصادی را تا حدی مجاز می داند، حزب اتحاد کمونیسم کارگری تحریم اقتصادی را سلاح کشتار جمعی می داند.
4- حمید تقوایی و رهبری حزبتان با سیاست اپورتونیستی و راست کروبی و موسوی را در صف مردم و "انقلاب" قاچاق کرد و "آقا" خطابشان کرد. اکثریت و حزب توده هم خمینی را آقا مینامید. حزب اتحاد کمونیسم کارگری این اراذل را شرکای جنایات نامید و پرچم سرنگونی کل جمهوری اسلامی را بلند کرد.
5- حزب "کمونیست کارگری" و مینا احدی جدیدا در تلویزیون گایپ یک تلویزیون قومپرست ترک به سخنگوی این باند سیاه صالح ایلدیریم میگوید ما شما را بر حق می دانیم؟؟ افتضاح کار تا کجا؟ حزب اتحاد کمونیسم کارگری قاطعانه با هرگونه ناسیونالیسم چه عظمت گرا چه قومی سر آشتی ندارد و آنها را مزدوران پنتاگون و نیروهای سناریوی سیاهی می داند.

لیست راست رویهای شما طولانی است و حزب ما نقدهای مفصل و مبسوطی در این زمینه دارد. حالا اگر ذره ای وجدان دارید بروید کلاهتان را قاضی کنید و بعد کاغذ سیاه کنید.

 

از همه اینها که بگذریم نوع برخورد شما نمونه تام ناآگاهی به کل مسئله است و فقط به شکل یک عاطفه کور و بدون استدلال (چون استدلالی نمی توانید بیاورید) فالانژوار حمله می کنید! همانطور که در تاریخ سیاسی حزب بعد از 2007 حزب "کمونیست کارگری" و رهبریش نشان داد نتوانست کاری انجام دهد و تمام دستاوردهای سیاسی و تئوریک تاریخی حزب را به باد فنا داد. یک نمونه را ذکر کنم :

جدیدا اصغر کریمی به بهانه نقد کورش مدرسی گفته است عنوان "حکمتیست" (شبیه مارکسیست لنینیست) اسم فرقه ای است. ایشان فرق فرقه و جریان اجتماعی را وارونه متوجه شدند و فکر میکنند این تفاوت در اسم است و نه در کارکرد اجتماعی و طبقاتی! آنهم زمانی که تمام آنتی کمونیستها زیر پتو قایم شده اند اصغر کریمی به زبان فوکویاما حرف می زند. اگر اعضای رهبری شما اینطور حرف میزنند چه انتظاری از اعضای گاهی فعال چون حبیب بکتاش باید داشت؟

حزب اتحاد کمونیسم کارگری خوشبختانه در چنان نقطه ای از سیاست قرار گرفته است که کسی قادر به نقد اصولی و سیاسی جدی آن نبوده است به این دلیل ساده که به اصول کمونیستی و رادیکالیسم افراطی متعهد و وفادار بوده و در عین حال پایش در زمین سفت طبقه کارگر و سیاست کمونیستی است. یک بحث جدی سیاسی مقابل این حزب نیست و تمام واکنشها به این حزب از سر ضعف یا توهین و لومپنیسم است. البته ما از این سقوط تلخ سیاسی رفقای سابقمان جدا متاسفیم!